- برزيل که از متصرفات سابق پرتغال بود در 1822 استقلال يافت. سلطنت طولاني امپراتور آزادمنش پدرو دوم ثبات و رشد اقتصادي در پي داشت. مخالفت از جانب زمينداران (خشمگين از الغاء بردگي در 1888) و از طرف نظاميان ( که از قدرت سياسي محروم بودند) منجر به وقوع کودتايي در 1889 گشت. پدر و دوم مجبور به اسعفا شد و جمهوري فدرال برقرار گشت. اين جمهوري نخست با ثبات بود، ولي ناآرامي اجتماعي فزوني يافت و در 1930 ژتوليو وارگاس قدرت را به دست آورد. وارگاس سعي داشت ايتالياي موسوليني را مدلي براي برزيل قرار دهد، ولي در 1945 توسط نظاميان سرنگون شد. در 1950 وارگاس بار ديگر با پيروزي در انتخابات رئيس جمهور شد ولي در 1954 خودکشي را به مورد اتهام قرار گرفتن ترجيح داد پس از دورهاي از روي کار آمدن دولتيهاي کوتاه مدت غير نظامي، نظاميان بار ديگر از 1964 تا 1985 قدرت را به دست گرفتند که طي اين زمان اقتصاد به سرعت توسعه يافت ولي حقوق سياسي و اجتماعي محدود گرديد. در 1985 برزيل به حکومت غير نظامي بازگشت و در 1990 برزيلي ها براي نخستين بار در طي 29 سال توانستند در انتخابات رياست جمهوري شرکت کنند. اين کشور با مشکلاتي مربوط به توسعه آبگير آمازون روبروست و از طرفي بايد احتياجات توسعه گرا و روستاييان بي زمين و از طرف ديگر توصيه طرفداران محيط زيست و منافع بوميان قبيلهاي را در نظر داشته باشد.
۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه
تاريخ معاصر برزيل
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر